۲۹ اسفند ۱۳۸۸

بیا برای نمردن، سبب قطار کنیم، بیا بهار کنیم

شکفت لاله عروسک که یار یار کنیم
هرآن‏چه غیرنشاط است استیثار کنیم
ولیک با غم بسیار دل چه‏کار کنیم؟
زغم مگو و بیا شکر کردگار کنیم
بیا بهار کنیم
بیا بهار کنیم
زگردگردی تند و مقرر تشویش
به روزخون و شبیخون
مسکن تشویق
ببین دوادو ما خاک بر سر تشویش
بیا به وسعت آزادگی فرار کنیم
بیا بهار کنیم
بیا بهار کنیم
اجازه ده به مشامت شمیم گلشن دل
تو ای یگانه‏ترین ترجمان سوسن دل
به شادیانه‏ی باردگر تپیدن دل
به حرف نیز بیا نیکویی نثار کنیم
بیا بهار کنیم
بیا بهار کنیم
به نام یار فرستم سلام یاسمنی
برای یار بگویم کلام یاسمنی
بیا که می‏گذرد صبح و شام یاسمنی
بیا برای نمردن، سبب قطار کنیم
بیا بهار کنیم
بیا بهارکنیم

شعر از فرزانه خجندی/ شاعر تاجیک

۴ نظر:

  1. ايول فرزانه خجندي
    ايول تو
    سلام
    سال نو مبارك
    اميدورام سال خوبي داشته باشي

    پاسخحذف
  2. خسرو منم
    شاه رخ ِ روسپيگري
    زياد تعجب نكن
    سلام
    از كيميايي من دندان مار رو خوشم مياد فقط

    پاسخحذف
  3. مثل اينكه درباره خودمون ي جوري تند نوشتيم كه شما فك كردي من و سيا بينمون شكرابه
    من سيا رو يه روز نبينم مي ميرم
    سلام

    پاسخحذف