۹ بهمن ۱۳۸۸

تو را دوست دارم چون نان و نمك





تو را دوست دارم
چون نان و نمك
چون لبان گر گرفته از تب
كه نيمشبان در التهاب قطره‌اي آب
بر شير آبي بچسبد.

تو را دوست دارم
چون لحظه شوق، شبهه، انتظار و نگراني
در گشودن بسته بزرگي
كه نمي‌داني در آن چيست.


تو را دوست دارم
چون سفر نخستين با هواپيما
بر فراز اقيانوس
چون غوغاي درونم
لرزش دل و دستم
در آستانه ديداري در استانبول
تو را دوست دارم چون گفتن "شكر خدا
زنده‌ام".



ناظم حكمت


۲ نظر:

  1. من هنوز به ياد مي اورم، با رويايي كودكانه از سرزميني پاك به همديگر نزديك شديم و دستهاي همديگرو گرفتيم و من ترا در تصويري مه آلود و باراني گم كردم گرچه پيش امي ولي من ترا باز نميابم BITI

    پاسخحذف
  2. toraa doost daaram / chon kafsh haaye no/ dar aaghooshe koodaki paa berehne /
    to raa doost daaram /chon negaahe nedaa /dar aakharin khaaesh /baraaye jaari shodan /to raa ..........
    JAARI BAASHID

    پاسخحذف