
منشي خطاب به تولستوي: اون ميگه كه شما ميگيد تمام مذاهب دنيا حقايق واحدي را شامل ميشن
تولستوي: تنها يك حقيقت و يا اصل سازماندهيشده، ميتوني حدس بزني اون چيه؟!
تولستوي: عشق، عشق و عشق، ساده است :-)
كه البته در فيلم "آخرين ايستگاه" و همچنين پايان تقريباً تمامي مكاتب فكري/فلسفي متوجه ميشويم كه اين مكاتب در نهايت از اهداف اوليه خود كه در اين مورد "عشق" بيان شده، دور شده و يا ناتوان از ارائه مدلي جامع و كامل براي زندگي موجودي به نام انسان هستند...
فيلم "آخرين ايستگاه" درامي تاريخي است كه به اواخر عمر نويسنده برجسته روسي لئو تولستوي پرداخته است. نمايشي از كشمكشها و جدالهاي وي در زندگي شخصياش و اعتقادات و اصولي كه به آنها پايبند بوده است به عنوان رهبر جنبش "تولستوييان".
فيلم شاهكار نبود، ولي خوب ارزش ديدنش را داشت، براي من بيشتر نمايشدهنده خلأهاي يك مكتب فكري/فلسفي بود، ايجاد تعادل بين زندگي مادي و مسئوليتهاي بودن و ادامه حيات به عنوان يك موجود مادي و در عين حال پرداختن به بعد فكري/معنوي انسان، مسئلهاي هست كه اغلب مكاتب فكري/فلسفي و يا اقتصادي ناتوان از ارائه نمونهاي خوب و يا كامل براي آن بودهاند و البته مشكل تولستوي نيز از همين جا منتج شده، چنانچه در نهايت تصميم به ترك خانواده گرفته و خانواده به نوعي قرباني اهداف مكتب فكري/فلسفي او ميشه...
مشكلي كه خود من با نگاه عرفا به زندگي دارم!!!
آن کس که ترا شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خاندان را چه کند !!!
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند؟
-----------------------------------------------------------
عنوان اصلي: The Last Station
محصول سال 2009
-------------------------------------------------
پ. ن. تشكر از دوست عزيزم "عاطفه" براي فيلم :-)
مدنهاست که فیلم ندیدم. چه برسه یه اینکه نقدشون کنم. .ولی کلا اینو موافقم:" مشكلي كه خود من با نگاه عرفا به زندگي دارم!!!"
پاسخحذفيه چندتانقد خونده م درباره ش
پاسخحذفسلام
آره آدم گاهي خيلي زود پير ميشه وقتي مجبوري پدري كني مادري كني بي اونكه جووني كرده باشي
بگذريم
شما لطف داري به ما
پاسخحذفسلام
آخر هفته خوبي داشته باشي
فيلم تصنيف قديمي و غمناك عصر باراني آسمار به راحتي قابل دسترسيه
پاسخحذفيه مجموعه خانه سينما منتشر كرده به اسم "سي سال سي نما" احتمالا توي فروشگاه هاي فرهنگي باشه توي دي وي دي فيلم كوتاهاش اونم هست
سلام
سلام افسانه جان این مطلب رو در مورد فارسی وان یکی از دوستان ژونالیست نوشته که خیلی جالبه. چون خودش این مطلبش رو تو فیس بوک فیلتر کرده اسمش رو نمیارم ولی نکته ای که بهش اشاره کرده خیلی جالبه:
پاسخحذف«وای اگر سالوادور حکم جهادم دهد»، «اگر فرکانس فارسی وان در ثریا هم باشد، زنانی ازسرزمین پارس به آن دست مییابند»، این دو عبارت طنز و طعنه آمیز هر دو درمورد پارازیت و قطع مکرر شبکهای است که این روزها در کانون توجهات خانوادههای ایرانی، به خصوص زنان، قرار گرفته و احساس دوگانهای را نیز برانگیخته است، احساسی که از یک سو به دلیل اصرار و دخالت حکومت درابعاد مختلف زندگی فردی، اکنون کششی قدرتمند به سمت سریالی خارج از چارچوبهای مورد پسند حکومت – آن هم با موضوعات متنوع و پر آب و رنگ- در خود میبیند و از سوی دیگر به شدت، نگران تاثیر شکستن برخی تابوهای فرهنگ ایرانی بر افراد خانواده است.
پاسخحذفاکنون بیش ازیکسال است که شبکه «فارسی وان» به نامی«آشنا» در میان مردم تبدیل شده است، شبکهای که به نظر میرسد ازاین حیث که برای اولین بار، تفاوت ماهوی گرایش درون خانواده های ایرانی با فرنگ حاکم بر جامعه را بروز داده است، مورد قابل تاملی باشد زیرا پیش از این اگرچه همگان به خوبی براین امر واقف بودند که زندگی خانواده ایرانی – دست کم در سی سال اخیر- دارای دو ماهیت کاملا متفاوت داخلی و بیرونی است اما «فارسی وان» این واقعیت را به خوبی نشان داد که بخش قابل توجهی از مردم ایران در خانههای خود ذائقه متفاوتتری از آنچه حکومت به آنان ارایه می کند، دارند.
گويند روزي اميري، ناشناس به خانه رعيتي مهمان شد به وقت خواب، تن امير، ياراي تحمل برودت نداشت به رعيت گفت:« مرا تن پوشي ده»، رعيت نيز عذر خواست و گفت: « جز پالان چيزي نداريم»، امير نيز كه خود را ناگزير ديد گفت: « باشد همان را بياور»، رعيت گفت: « پالان را؟»، امير گفت: «اسمش را نياور خودش را بياور». اين حكايت بهانه خوبي براي يادآوري اين نكته است كه ما ایرانی ها سندرمی در خود داریم که شاید بتوان آن را سندرم « اسمشو نیار و خودشو بیار» نام گذاشت.
این سندرم که در جان بسیاری از ما خانه کرده است، باعث می شود که تک تک ما ایرانی ها درعین رغبت روزافزون به یک مساله از افشای علاقه خود شرمنده و خجل باشیم و تلاش کنیم تا با گرفتن ژست روشنفکرانه و گاه اخلاق مدارانه، چهرهای بیتفاوت در قبال مساله مزبور از خود نشان دهیم به عنوان مثال شاید شما صدها تن از هموطنان خود را در طول زندگی دیده باشید که چقدرعلاقمند به دیدن فیلمهای رزمی یا هندی هستند، ترانه های «ایرج» را گوش میکنند و به تازگی هم کشته مرده شبکه فارسی وان هستند اما بعد از تماشا یادشان میافتد که این آهنگ، فيلم يا سريالها «معنا گرا»(از واژههاي خلق الساعه درفرهنگ امروز ايراني) نیستند و«ماست و خیاری» تشريف دارند و باعث برافکندن بنیان خانواده! و- یا درمورد فارسي وان- مبتذل هستند و دوبله خوبی ندارند (معلوم نیست اگرماست و خیاری است دوبله میخواهد چکار؟) غافل از اینکه بنیان برافکنتر از فارسی وان، این زندگی دوگانهی ایرانی است که نفاق و دورویی را از همان ابتدا به کودک خویش میآموزد و کودک معصوم ازهمان روزهایی که به توصیه پدر و مادر قرارشود که در مورد نصب ماهواره در میان اقوام احتمالا مذهبی یا همشاگردی هایش نم پس ندهد و بارها از پدر خانواده می شنود که در «خانه اقوام» فلان فیلم را از ماهواره دیده است، هم دروغ را یاد میگیرد و هم زندگی دوگانه را!